برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان سراب خفتـه pdf از معصومه نجاتی با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان معصومه نجاتی مـیباشـد

موضوع رمان : اجتماعی/عاشقانه

خلاصه رمان سراب خفتـه

مارال دختری که عشق قلب کوچکش را دربرگرفت و ناخـواستـه قدم در راه پر فراز و نشیبی گذارد و

روزهای شاد وی به غم انگیزترین، مزین گشت و اسیر چنگـال انسان های شیطان صفت شـد.

با وجودی که سال های کمـی از بودنش مـی گذشت اتفاقاتی را از سرگذراند

که پختـه تر از هر سالمندی شـد..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان باورم کن نازنین

قسمت اول رمان سراب خفتـه

دانای کل

صدای موزیک کرکننده ای تمام فضای سالن را پر کرده بود و گروه موسیقـی

آهنگ بسیار شادی را مـی نواخت. سالن بسیار مجلل با نمایی سفیـد و

نورپردازی فوق العاده، مـیزبان مـیهمانانی بسیار شیک پوش بود. ستـون های بلند و

کنده کـاری شـده جای جای سالن را زینت بخشیـده بود و خدمتکـاران با دقت و

سرعت مشغول پذیرایی از مـیهمانان بودند. مارال مضطرب و نگران رو به عسل کرد و گفت:

_ کـاش نمـیومدیم عسل! دلم شور مـی زنه، حس غریبی دارم!

– عه مسخره نشو مارال مـگـه مـیشـه عروسی داداش نازی نیایم؟! قطعا ناراحت مـی شـد!

مارال نگـاهی به چهره ی خندان نازنین که مشغول ر*ق*صیـدن با برادرش بود کرد و

نفس عمـیقـی کشیـد و سرش را به نشانه تاییـد تکـان داد.

بالافاصله ایستاد و رو به عسل کرد و گفت:

_ من برم یه زنگ به مامان بزنم حتما نگرانم شـدن، خیلی طول کشیـد!

– وای که چقدر گیری دختر! برو برو زنگ بزن، عروسی رو زهر کردی اه!

مارال نگـاه خیره ای به عسل انداخت و به طرف اتاق تعویض لباس رفت.

عسل شانه هایش را با بی خیالی بالا انداخت و مشغول تماشای رقـ*ـص نازی شـد.

اتاق نیمه تاریک بود و نور کمـی از لابه لای پر*ده به داخل اتاق….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان